سلام
در درونم شعله ها برپاست
هر چه می ریزم به رویش آب
شعله ها پیوسته پابرجاست
ای خدایم،ای خدای آب
ای خدای آتش بیدار!
من شنیدم از تضاد آب
با وجود آتش بیدار
پس چه حکمی کرده ای اینبار
گشته این آتش ،رفیق آب !
کرده این آتش مرا بی تاب
روز و شب سوزم دراین احساس
از هجوم آب چشمم کاش
می شد این آتش کمی در خواب.
(شیفته)
سلام
مرسی از لطفت.........
با آرزوی بهترینها
شاعرش تویی؟ مرسی، خیلی قشنگه. وزن خیلی خوبی داره.
سلام
ببخش که دیر اومدم . خواستم بگم فرقی نداره شیفته پسر باشه یا دختر .. اصل اینه که یه وسیله باشه برای دوستی . البته اگه قابل بدونی.