تلخی

تلخی

تلخی

تلخی

سلام
حالم این روزا اصلا خوب نیست
این جند شب مرتب کابوس می بینم
نمی دونم جه اتفاقی در حال وقوعه
-----------------------------
بس که گفتم کاش
و صدها مرتبه تکرار
در گلویم نقش بسته
نقش این گفتار

تا کلامی می تراود باز
از گلوی خشک این احساس
می شود آغشته با تکرار
باز هم  ای کاش!  ای کاش!
                                          (شیفته)

نظرات 1 + ارسال نظر
رهگذر سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:22 http://www.nimeyegomshodeh.blogsky.com

کاش میشد که دل خسته ی من
زندگی را زنو آغاز کند
چشم دیگر به جهان باز کند
دل نگنجد ببرم
سینه تنگ است دریغا قفس است
کاش میشد که رهی باز کند بگشاید پرو پرواز کند!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد